خورش هویج و لوبیای آذربایجان(بیناب خوروشی)
امروز اومدم با یک خورشت خوشمزه و قدیمی از دیار آذربایجان، متاسفانه این خورشت دیگه الان خیلی کم پخته مبشه، یعنی نه تنها این خورش بلکه خیلی از غذاها و خورشهای دیگه هم از رده خارج شدن و فقط مونده چند تا غذای تکراری. من خیلی دوست دارم پخت غذاهای قدیمی دوباره باب بشه و بنظرم حیفه این غذاهای متنوع و سالم فراموش بشن. و اگه شما دوستهای عزیز هم غذایی بلدید که رو به فراموشیه من مشتاقانه حاضرم دستورش رو امتحان کنم و بعد در وبلاگ ثبتش کنم و مطمئن باشید به اسم خودتون.
پ ن:بالاخره زادگاه این خورش رو پیدا کردم، چند تا دوست بنابی بهم سرزدن و گفتند که این خورش از خورشتهای اصیل و قدیمی این شهره که بیشتر هم در مراسمات و مهمانی پخته میشه، البته به گفته عزیزان داخل این خورش از آلو هم استفاده میشه. همون شهر بنابی که بخاطر کبابش معروفه.
یک مطلب دیگه هم اینه که متاسفانه عکسهای قدیمی وبلاگ که در آپلود سنتر آپلود شده بودند کلا پریدن یعنی حذف شدند. امان از این سایتهای آپلود بدرد نخور.این همه زحمت میکشی واسه آپلود عکس یه روز پا میشی می بینی هیچی به هیچی.
من بیچاره باید عکس نزدیک به صد تا پست رو دوباره آپلود کنم، البته اینبار دیگه تو دامین خودم که دیگه مطمئنم همیشه هست، این رو گفتم که هی نیاید کامنت بگذارید عکسها نیست، عکسها دیده نمیشه،خودم هم اعصابم خورد میشه وقتی پستها رو بدون عکس می بینم.واقعیتش این وبلاگ هم با عکساشه که وبلاگه وگرنه به درد لای جرز هم نمیخوره.............
وااااااااااااااا من میگم شما چرا تایید میکنید خیلی هم بدرد بخوره حتی بدون عکس.........
اما وقت میبره آپلود این همه عکس، ولی سعی میکنم هر چه سریعتر تمام عکسها رو بازسازی کنم.
یک مطلب دیگه هم اینه که خواهشا برای بار هزارم سوالات عمومی رو خصوصی ارسال نکنید، اولا که هیچ آدرسی از خودتون بجا نمیگذارید دوما اگه ایمیل هم گذاشته باشید من فرصت ندارم بهتون ایمیل بزنم، فقط کافیه موقع گذاشتن کامنت دقت کنید نظر خصوصی تیک نداشته باشه به همین سادگی. و ممنونم از دوستهای عزیزی که تو کامنت خصوصی ازم تعریف میکنند، نمیدونم چرا وقتی ازم تعریف میکنید خصوصی میگذارید باور کنید این کامنتها تایید خواهند شد، فقط کامنتهای انتقاد تحریم میشن و اونها رو بهتره خصوصی بگذارید تا من بهانه داشته باشم واسه تایید نکردنشون، جدی نگیرید واقعیتش انتقادهای سازنده است که باعث پیشرفت میشه پس انتقاد سازنده داشته باشید ولی دیگه بهانه گیری نکنید که من اصلا دوست ندارم.
حالا بریم سراغ خورشت خوشمزه مون
مواد لازم:
هویج نیم کیلو
لوبیا سفید یا لوبیا چشم بلبلی یک پیمانه
گوشت گوساله ۳۰۰ گرم( در تبریز استفاده از گوشت گوسفندی برای خورش رایج نیست و منم اصلا طعمش رو تو خورش دوست ندارم ما معمولا برای خورش از ماهیچه یا ران گوساله استفاده میکنیم.)
آبلیمو، زعفران دم کرده، نمک و فلفل سیاه و روغن و رب (برای این مواد مقدار ذکر نکردم چون بنظرم مقدار دقیق رو نمیشه گفت و بستگی به ذائقه افراد داره)
طرز تهیه:
اصالتا تو این خورشت از لوبیای سفید استفاده میشه ولی من خودم با لوبیا چشم بلبلی هم خیلی دوست دارم، مزیتی هم که لوبیا چشم بلبلی داره اینه که خیلی زود پخته میشه و زمان زیادی ازتون نمی گیره ولی اگه بخواید از لوبیا سفید استفاده کنید از شب قبل بهتره خیس کنید.
لوبیا رو بگذارید بپزه( البته باید نیم پز بشه چون یک مرحله پخت دیگه هم داریم درست مثل قورمه سبزی)
گوشت رو با یکدونه پیاز بپزید و بعد به همراه آب گوشت داخل لوبیا بریزید.
رب
آبغوره
و آبلیمو و نمک و ادویه رو اضافه کنید و بگذارید جا بیفته.
هویچها رو خلالی خرد میکنیم.
ما برای خرد کردن هویج از این رنده استفاده میکنیم والبته با سری کوچیکش چون خیلی یکدست و خوشگل در میاد و هم کار رو راحت میکنه.فقط باید حواستون باشه که دستتون رو هم با هویجها خورد نکنید چون واقعا تیزه و یک لحظه غفلت باعث پشیمانی میشه، من یکبار تجربه کردم که حالا هم هر وقت یادم میاد مو به تنم سیخ میشه.
هویجها رو توی روغن سرخ کنید.
بعد از سرخ شدن هویجها توش زعفران هم بریزید
و بعد آبلیمو بریزید،من از لیموی تازه استفاده کردم.
چند قاشق هم از آب خورش لوبیا توش بریزید و بگذارید که خورش هویج هم جا بیفته.
به طور سنتی خورش لوبیا و هویج رو با هم مخلوط نمی کنند و در کنار هم توی بشقاب سرو میکنند، همونطوری که من سرو کردم.
ولی شما مختارید و میتونید در آخر پخت لوبیا و هویج رو با هم مخلوط کنید و چند دقیقه با هم بگذارید جا بیفته.
ولی من این مدلیش رو بیشتر دوست دارم.